کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بمایه دراوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بمایه دراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
نظم
-
جستوجو در متن
-
modulating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدولاسیون، زیر و بم کردن، تعدیل کردن، میزان کردن، تلقیق کردن، سوار کردن، بمایه دراوردن، برابری کردن، تحریر دادن، تنظیم کردن، نرم کردن، با آواز خواندن، تلحین کردن، میزان کردن رادیو، تغییر پرده و مقام دادن
-
modulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدولاسیون، زیر و بم کردن، تعدیل کردن، میزان کردن، تلقیق کردن، سوار کردن، بمایه دراوردن، برابری کردن، تحریر دادن، تنظیم کردن، نرم کردن، با آواز خواندن، تلحین کردن، میزان کردن رادیو، تغییر پرده و مقام دادن
-
modulates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدوله می شود، زیر و بم کردن، تعدیل کردن، میزان کردن، تلقیق کردن، سوار کردن، بمایه دراوردن، برابری کردن، تحریر دادن، تنظیم کردن، نرم کردن، با آواز خواندن، تلحین کردن، میزان کردن رادیو، تغییر پرده و مقام دادن
-
modulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدولاسیون شده است، زیر و بم کردن، تعدیل کردن، میزان کردن، تلقیق کردن، سوار کردن، بمایه دراوردن، برابری کردن، تحریر دادن، تنظیم کردن، نرم کردن، با آواز خواندن، تلحین کردن، میزان کردن رادیو، تغییر پرده و مقام دادن
-
نظم
دیکشنری عربی به فارسی
طرح رقص يا بالت را ريختن , درحال رقص يا بالت بودن , تعديل کردن , ميزان کردن , بمايه دراوردن , زيرو بم کردن , برابري کردن , يک پرده يا مقام , تحرير دادن , تنظيم کردن , ملايم کردن , نرم کردن , اواز خواندن , سازمان دادن , تشکيلا ت دادن , درست کردن , سرو...