کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بقتل رساندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بقتل رساندن
دیکشنری فارسی به عربی
اغتل , دماغ , قتل
-
جستوجو در متن
-
murdered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشته شد، کشتن، بقتل رساندن
-
murders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قتل، کشتار، ادمکشی، کشتن، بقتل رساندن
-
braining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مغذی، مغز کسی را دراوردن، بقتل رساندن
-
kill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشتن، ذبح کردن، بقتل رساندن، ادمکشی کردن
-
killed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشته شده، کشتن، ذبح کردن، بقتل رساندن، ادمکشی کردن
-
kills
دیکشنری انگلیسی به فارسی
می کشد، کشتن، ذبح کردن، بقتل رساندن، ادمکشی کردن
-
assassinating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترور، کشتن، ترور کردن، بقتل رساندن، سربه سر کردن
-
assassinated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترور شد، کشتن، ترور کردن، بقتل رساندن، سربه سر کردن
-
slay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذبح کردن، ادمکشی کردن، با خشونت کشتن، بقتل رساندن، کشتار کردن
-
slaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشتن، ذبح کردن، ادمکشی کردن، با خشونت کشتن، بقتل رساندن، کشتار کردن
-
murder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آدم کشی، قتل، کشتار، ادمکشی، کشتن، بقتل رساندن
-
دماغ
دیکشنری عربی به فارسی
مغز , مخ , کله , هوش , ذکاوت , فهم , مغز کسي را دراوردن , بقتل رساندن
-
اغتل
دیکشنری عربی به فارسی
کشتن , بقتل رساندن , ترور کردن , باخشونت کشتن , کشتارکردن , ذبح کردن