کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بفعالیت واداشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بفعالیت واداشتن
دیکشنری فارسی به عربی
اجل , اشتغل
-
واژههای مشابه
-
بفعالیت پرداختن
دیکشنری فارسی به عربی
نشط
-
جستوجو در متن
-
prompted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باعث شد، بفعالیت واداشتن، سوفلوری کردن، بر انگیختن
-
prompts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد می کند، بفعالیت واداشتن، سوفلوری کردن، بر انگیختن
-
prompting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرسیدن، بفعالیت واداشتن، سوفلوری کردن، بر انگیختن
-
prompt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع، بفعالیت واداشتن، سوفلوری کردن، بر انگیختن، بی درنگ، فوری، عاجل، چالاک، اماده
-
اجل
دیکشنری عربی به فارسی
بيدرنگ , سريع کردن , بفعاليت واداشتن , برانگيختن , سريع , عاجل , اماده , چالا ک , سوفلوري کردن
-
operates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمل می کند، عمل کردن، اداره کردن، گرداندن، بکار انداختن، راه انداختن، قطع کردن، بفعالیت واداشتن، بهرهبرداری کردن، دایر بودن، عمل جراحی کردن
-
operated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار می کند، عمل کردن، اداره کردن، گرداندن، بکار انداختن، راه انداختن، قطع کردن، بفعالیت واداشتن، بهرهبرداری کردن، دایر بودن، عمل جراحی کردن
-
اشتغل
دیکشنری عربی به فارسی
بفعاليت واداشتن , بکار انداختن , گرداندن , اداره کردن , راه انداختن , داير بودن , عمل جراحي کردن , مستعفي شدن , کناره گرفتن , تفويض کردن , استعفا دادن از , دست کشيدن