کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بستوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بستوه اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
ارنب بري , ازعج , اهجم , سديم , ضائق , طاعون , عجلة , قلق
-
جستوجو در متن
-
besets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غافلگیر شد، مزین کردن، بستوه اوردن
-
haring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هارینگ، بستوه اوردن
-
hared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ، بستوه اوردن
-
hazed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنون، سرزنش کردن، گرفته بودن، زدن، بستوه اوردن
-
hazing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطرناک است، سرزنش کردن، گرفته بودن، زدن، بستوه اوردن
-
worrying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگرانی، نگران شدن، نگران بودن، اذیت کردن، اندیشناک کردن یا بودن، بستوه اوردن
-
plaguing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، بستوه اوردن، ازار رساندن، دچار طاعون کردن
-
اهجم
دیکشنری عربی به فارسی
احاطه کردن , مزين کردن , حمله کردن بر , بستوه اوردن , عاجز کردن
-
beset
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ کن، احاطه کردن، مزین کردن، حمله کردن بر، بستوه اوردن
-
pestered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسخیر شده، اذیت کردن، چسبیدن، بستوه اوردن، بیحوصله کردن، عذاب دادن
-
pester
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسته، اذیت کردن، چسبیدن، بستوه اوردن، بیحوصله کردن، عذاب دادن
-
harried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته شدم، غارت کردن، چاپیدن، لخت کردن، ویران کردن، ازردن، بستوه اوردن
-
harries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندید، غارت کردن، چاپیدن، لخت کردن، ویران کردن، ازردن، بستوه اوردن