کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برقکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برق
دیکشنری عربی به فارسی
اذرخش , برق (در رعد وبرق) , اذرخش زدن , برق زدن
-
برق
دیکشنری فارسی به عربی
بريق , تالق , صقيل , قوة , کهرباء , لمعان
-
کار
دیکشنری فارسی به عربی
تعيين , شغل , شيء , عمل , قبضة , قضية , مقترح , مهمة , نشاط , هواية , واجب
-
برق زدن
دیکشنری فارسی به عربی
الق , برق , تالق , لمعان
-
سویچ برق
دیکشنری فارسی به عربی
مفتاح
-
ماهی برق
دیکشنری فارسی به عربی
طوربيد
-
متخصص برق
دیکشنری فارسی به عربی
کهربائي
-
مکانیک برق
دیکشنری فارسی به عربی
کهربائي
-
برق دهنده
دیکشنری فارسی به عربی
کهربائي
-
برق رسانی
دیکشنری فارسی به عربی
کهربة
-
برق انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
لمعان
-
کار مزد
دیکشنری فارسی به عربی
اجر
-
هیچ کار
دیکشنری فارسی به عربی
اي شيء
-
کار حدسی
دیکشنری فارسی به عربی
تخمين
-
روش کار
دیکشنری فارسی به عربی
برنامج