کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اشاره بدور
دیکشنری فارسی به عربی
ذلک
-
چرخش بدور
دیکشنری فارسی به عربی
دوار
-
نخ پیچیده بدور قرقره
دیکشنری فارسی به عربی
بکرة
-
بدور چیزی گشتن
دیکشنری فارسی به عربی
جرم سماوي
-
بدور مدار معینی گشتن
دیکشنری فارسی به عربی
جرم سماوي
-
گردش (بدور محور یامرکزی)
دیکشنری فارسی به عربی
دور
-
چرخش (بدور خود)
دیکشنری فارسی به عربی
دورة
-
جستوجو در متن
-
orbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوربینگ، بدور مدار معینی گشتن، بدور چیزی گشتن، کروی شدن، احاطه کردن
-
ذلک
دیکشنری عربی به فارسی
ان , اشاره بدور , ان يکي , که , براي انکه
-
orbs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وطن، گوی، جسم کروی، بدور مدار معینی گشتن، بدور چیزی گشتن، کروی شدن، احاطه کردن
-
جرم سماوي
دیکشنری عربی به فارسی
جسم کروي , گوي , عالم , احاطه کردن , بدور چيزي گشتن , بدور مدار معيني گشتن , کروي شدن
-
junking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، بدور انداختن، بنجل شمردن
-
heliocentric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
heliocentric، دوار بدور خورشید، دارای مرکز در خورشید
-
rotations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخش، دوران، گردش بدور، مقام و موقعیت چیزی را تغییر دادن