کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بجوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بجوش اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
تحريک
-
بجوش امدن
دیکشنری فارسی به عربی
غليان
-
خون کسی را بجوش اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
دم
-
جستوجو در متن
-
simmered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دم کرده، بجوش و خروش آمدن، نیم جوش کردن، بجوش آمدن، اهسته جوشیدن
-
simmering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوش زدن، بجوش و خروش آمدن، نیم جوش کردن، بجوش آمدن، اهسته جوشیدن
-
simmer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بجوشد، جوش، بجوش و خروش آمدن، نیم جوش کردن، بجوش آمدن، اهسته جوشیدن
-
cheesed off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنیر خام، خونکسی را بجوش اوردن
-
exacerbates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشدید می شود، بدتر کردن، تشدید کردن، خونکسی را بجوش اوردن، بر انگیختن
-
exacerbate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشدید می شود، بدتر کردن، تشدید کردن، خونکسی را بجوش اوردن، بر انگیختن
-
exacerbated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشدید می شود، بدتر کردن، تشدید کردن، خونکسی را بجوش اوردن، بر انگیختن
-
aggravate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشدید می شود، بدتر کردن، اضافه کردن، خشمگین کردن، خونکسی را بجوش اوردن
-
exacerbating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشدید می شود، بدتر کردن، تشدید کردن، خونکسی را بجوش اوردن، بر انگیختن
-
aggravates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشدید می شود، بدتر کردن، اضافه کردن، خشمگین کردن، خونکسی را بجوش اوردن
-
boil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوشیدن، جوش، کورک، دمل، التهاب، هیجان، تحریک، جوشاندن، بجوش آمدن