کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بجلو راندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بجلو راندن
دیکشنری فارسی به عربی
ادفع
-
واژههای مشابه
-
وابسته بجلو
دیکشنری فارسی به عربی
امامي
-
بجلو خم شده
دیکشنری فارسی به عربی
ازن
-
جستوجو در متن
-
propels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرکت می کند، سوق دادن، بجلو راندن، بردن، حرکت دادن، پیش راندن
-
propelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرکت کرد، سوق دادن، بجلو راندن، بردن، حرکت دادن، پیش راندن
-
propelling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرکت دادن، سوق دادن، بجلو راندن، بردن، پیش راندن
-
ادفع
دیکشنری عربی به فارسی
با برق اب طلا يا نقره دادن به , اب فلزي دادن , ابکاري فلزي کردن , وادار کردن , بر ان داشتن , مجبور ساختن , بجلو راندن , سوق دادن , بردن , حرکت دادن