کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بتدریج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بتدریج
دیکشنری فارسی به عربی
بشکل تدريجي
-
جستوجو در متن
-
betattering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتدریج
-
بشکل تدريجي
دیکشنری عربی به فارسی
بتدريج , رفته رفته
-
idolatrizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتدريج
-
gently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی، با ملایمت، ملایم، بتدریج، به ارامي
-
gradually
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به تدریج، بتدریج، رفته رفته، متدرجا، خرد خرد
-
gradated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درجه بندی شده، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
gradate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزیابی، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
gradating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزیابی، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
gradates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درجه بندی می کند، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
inchmeal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اینجوری، خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم
-
piecemeal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی، بتدریج، خرد خرد، تدریجی، تکه تکه
-
evanescing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
evanescing، کم کم ناپدید شدن، بطرف صفر میل کردن، بتدریج محو و ناپدید شدن
-
evanesce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبعیض، کم کم ناپدید شدن، بطرف صفر میل کردن، بتدریج محو و ناپدید شدن