کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باهو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
bahoe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باهو
-
doorjambs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
doorjambs، چهارچوب، باهو، در
-
doorpost
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه، چهارچوب، باهو، در
-
doorposts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درهای دروازه، چهارچوب، باهو، در
-
doorjamb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چارچوب در، چهارچوب، باهو، در
-
stick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوب، چماق، عصا، چوب دستی، شلاق، چسبناک، چسبندگی، تاخیر، وقفه، وضع، پیچ درکار، باهو، چسبیدن، چسباندن، بهم پیوستن، فرو بردن، بستن، گیر کردن، گیر افتادن، سوراخ کردن، نصب کردن، الصاق کردن، تحمل کردن، تردید کردن، چسبناک کردن
-
sticks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوب، چماق، عصا، چوب دستی، شلاق، چسبناک، چسبندگی، تاخیر، وقفه، وضع، پیچ درکار، باهو، چسبیدن، چسباندن، بهم پیوستن، فرو بردن، بستن، گیر کردن، گیر افتادن، سوراخ کردن، نصب کردن، الصاق کردن، تحمل کردن، تردید کردن، چسبناک کردن