کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالبُرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برد
دیکشنری عربی به فارسی
سردکردن , خنک شدن , سرما , خنکي , چايمان , مايه دلسردي , نااميد , مايوس , سرماخوردگي , زکام , سردشدن يا کردن , تگرگ , طوفان تگرگ , تگرگ باريدن , سلا م , درود , خوش باش , سلا م برشما باد , سلا م کردن , صدا زدن , اعلا م ورود کردن (کشتي)
-
برد
دیکشنری فارسی به عربی
فوز , مدي , وصول
-
بال
دیکشنری فارسی به عربی
جناح , زعنفة , طرف
-
بال بال زدن
دیکشنری فارسی به عربی
سمک مفلطح , مضرب
-
پی برد
دیکشنری فارسی به عربی
أدرَکَ
-
هوا برد
دیکشنری فارسی به عربی
محمول جوا
-
گمان برد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَسَبَ
-
بال بال زدن(بدون پریدن)
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجاف
-
بال ماهی
دیکشنری فارسی به عربی
زعنفة
-
بال دادن
دیکشنری فارسی به عربی
ريشة
-
بال مانند
دیکشنری فارسی به عربی
جناح
-
بال جناح
دیکشنری فارسی به عربی
شاحنة
-
پشتیبان زیر برد
دیکشنری فارسی به عربی
دعم
-
زیر پوشش برد
دیکشنری فارسی به عربی
أخْضَعَ
-
پی برد به
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ عِلْماً بـ