کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باشد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خلبانی که حداقل پنج هواپیمای دشمن را سرنگون کرده باشد
دیکشنری فارسی به عربی
آس
-
امپراتوری چند کشور که در دست یک پادشاه باشد
دیکشنری فارسی به عربی
امبراطورية
-
بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد
دیکشنری فارسی به عربی
شحمة الاذن
-
نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد
دیکشنری فارسی به عربی
طابق ثانوي
-
غذایی که از مخلوط شکلا ت وشیر وقند درست شده باشد
دیکشنری فارسی به عربی
هراء
-
وسیله ای برای رسیدن بهدفی یا(مخصوصا) عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باشد
دیکشنری فارسی به عربی
بمرنغ
-
عکسی که از چند قطعه عکس بهم چسبانده تشکیل شده باشد
دیکشنری فارسی به عربی
تنسيق
-
قسمت کم عمق رودخانه ای که جهت عبورحیوانات وانسان مناسب باشد
دیکشنری فارسی به عربی
معبر
-
اسکلت یاچهارچوبه ای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
دیکشنری فارسی به عربی
معلق
-
چیزی که از چند جزء ناجورساخته شده باشدکلمه ای که اجزاء ان از زبان های مختلف تشکیل شده باشد
دیکشنری فارسی به عربی
هجين
-
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده و پس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
دیکشنری فارسی به عربی
خاص
-
جستوجو در متن
-
bacchanalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bacchanalize
-
sanction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، تصویب، فرمان، جواز، ضمانت اجرایی قانون، فتوای کلیسایی، تایید رسمی، دارای مجوز قانونی دانستن، ضمانت اجرایی معین کردن
-
solidness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
solidness
-
burnability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوختگی