کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازیگوش بازیگوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
playlike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازیگوش
-
sportful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورزشی، تفریحی، بازیگوش، شوخ، خوش گذران
-
playful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازیگوش، اهل تفریح و بازی، سرزنده و شوخ
-
kittle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، غلغلک دادن، چابک، هوشیار، حساس، بازیگوش
-
pixy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکه دار، پری، ادم بازیگوش و خطرناک، پریزادی که در ماهتاب میرقصد
-
pixilated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pixilated، دارای عدم تعادل فکری، هوس باز، بازیگوش، سفیه، جادو شده
-
pixie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pixie، پری، ادم بازیگوش و خطرناک، پریزادی که در ماهتاب میرقصد
-
wantons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکنجه، حرف نشنو، بازیگوش، عیاش، گستاخ شدن، شهوترانی کردن، شرور شدن، بی ترتیب کردن، افراط کردن