کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اَبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ابری
دیکشنری فارسی به عربی
بقع , ثقيل , سميک , غائم , مغيم , منقط
-
ابری شدن
دیکشنری فارسی به عربی
غيمة
-
رنگ ابری زدن
دیکشنری فارسی به عربی
رخام
-
ابری بودن(اسمان)
دیکشنری فارسی به عربی
کآبة
-
جستوجو در متن
-
cloudily
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابری
-
Beverly Sills
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابری سیلورز
-
غائم
دیکشنری عربی به فارسی
ابري , پوشيده از ابر , تيره
-
ageratums
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ageratums، گل ابری
-
ageratum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ageratum، گل ابری
-
reeky
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایسته، جلبکی، ابری، بد بو
-
obnubilate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفن کردن، در زیر ابر پوشاندن، ابری کردن، تخدیر شدن
-
cloudy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابری، پوشیده از ابر، تیره، تیره و گرفته، سحابی
-
marbled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگ مرمر، رنگ ابری زدن، مرمرنماکردن
-
bedim
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوابیدن، تیره کردن، با ابر پوشاندن، ابری یا مانند ابر کردن