کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
او را (ان مرد را) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مال او
دیکشنری فارسی به عربی
زي , له , ها
-
از دوش (او) برداشت
دیکشنری فارسی به عربی
أبرَأ مِن
-
در صلاحیت او نیست
دیکشنری فارسی به عربی
ليس في اختصاصه
-
خود او (درحال تاکید)
دیکشنری فارسی به عربی
نفسه
-
خبر دادبه او از
دیکشنری فارسی به عربی
أَحاطَهُ عِلْماً بِـ
-
به او ارتباطی ندارد
دیکشنری فارسی به عربی
ليس في اختصاصه
-
همدردی کرد با او
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ بخاطِره
-
تسلیت گفت به او
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ بخاطِره
-
الهام شد به او
دیکشنری فارسی به عربی
استشعر
-
او بر اولویت دارد
دیکشنری فارسی به عربی
له الأسبقية علي
-
مَزَّقَهُ (أو قَطَّعَهُ) إرْباً إرباً
دیکشنری عربی به فارسی
قطعه قطعه اش کرد , تکه تکه اش کرد , پاره پاره اش کرد , ذره ذره اش کرد
-
أبدي حباً (أو إعجاباً) مُفرَطاً
دیکشنری عربی به فارسی
اظهار محبت (علاقه) شديدکرد , ابراز شيفتگي کرد , ابراز خرسندي (خشنودي) کرد
-
در حیطه اختیارات او نیست
دیکشنری فارسی به عربی
ليس في اختصاصه
-
به زیر پرچم او رفت
دیکشنری فارسی به عربی
إنضوي تحت لوائه
-
اطلاع یافت از آن (او)
دیکشنری فارسی به عربی
أَحاطَ بِهِ (أَحاطَ بِهِ عِلْماً)