کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوارگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوارگی
دیکشنری فارسی به عربی
تشرد , صعلوک
-
جستوجو در متن
-
تشرد
دیکشنری عربی به فارسی
اوارگي , ولگردي , دربدري , اوباشي
-
dispersion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکندگی، انتشار، تفرق، اوارگی، تجریهنور
-
dispersions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکندگی، انتشار، تفرق، اوارگی، تجریهنور
-
vagrancies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاحشه ها، ولگردی، اوارگی، اوباشی، سر گردانی، غلط، در بدری
-
vagrancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زناشویی، ولگردی، اوارگی، اوباشی، سر گردانی، غلط، در بدری
-
tramp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ولگردی، ولگرد، اواره، اسمان جل، فاحشه، اوارگی، صدای پا، با پا لگد کردن، با صدا راه رفتن، پیادهروی کردن، اوره بودن، ولگردی کردن
-
صعلوک
دیکشنری عربی به فارسی
ولگرد , اسمان جل , خانه بدوش , باصدا راه رفتن , پياده روي کردن , با پا لگد کردن , اوره بودن , ولگردي کردن , اواره , فاحشه , اوارگي , ولگردي , صداي پا
-
tramps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تارپ ها، ولگرد، ولگردی، اواره، اسمان جل، فاحشه، اوارگی، صدای پا، با پا لگد کردن، با صدا راه رفتن، پیادهروی کردن، اوره بودن، ولگردی کردن