کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ام عتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سی ام
دیکشنری فارسی به عربی
ثلاثون
-
یک سی ام
دیکشنری فارسی به عربی
ثلاثون
-
جستوجو در متن
-
expostulations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریمها، عتاب، طعنه
-
expostulation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبعید کردن، عتاب، طعنه
-
expostulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انباشته شده، عتاب کردن، سرزنش دوستانه کردن
-
reprove
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذیت کردن، ملامت کردن، سرزنش کردن، عتاب کردن، نکوهش کردن
-
chides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
می گوید، سرزنش کردن، گله کردن از، عتاب کردن، غرغر کردن
-
chide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چی بپوش، سرزنش کردن، گله کردن از، عتاب کردن، غرغر کردن
-
reproving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازجویی، ملامت کردن، سرزنش کردن، عتاب کردن، نکوهش کردن
-
reproved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات شده، ملامت کردن، سرزنش کردن، عتاب کردن، نکوهش کردن
-
reproof
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات، سرزنش، عتاب، ملامت، نکوهش، توبیخ ملایم، طعنه، سب
-
reproves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توهین می کند، ملامت کردن، سرزنش کردن، عتاب کردن، نکوهش کردن
-
chid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چی، سرزنش کردن، گله کردن از، عتاب کردن، غرغر کردن
-
reproofs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعترافات، سرزنش، عتاب، ملامت، نکوهش، توبیخ ملایم، طعنه، سب