کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افسار کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افسار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
زمام
-
واژههای مشابه
-
افسار بستن
دیکشنری فارسی به عربی
مقود
-
افسار زدن
دیکشنری فارسی به عربی
لجام
-
افسار سگ وحیوانات مشابه
دیکشنری فارسی به عربی
مقود
-
جستوجو در متن
-
tethers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تتریس، افسار، کمند، حدود، وسعت، افسار کردن
-
tether
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگ، افسار، کمند، حدود، وسعت، افسار کردن
-
harness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهار کردن، دهنه، افسار، تارکش، اشیاء، زین و برگ کردن، تحت کنترل دراوردن، تهیه کردن، افسار زدن، مطیع کردن
-
harnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهار، دهنه، افسار، تارکش، اشیاء، زین و برگ کردن، مهار کردن، تحت کنترل دراوردن، تهیه کردن، افسار زدن، مطیع کردن
-
لجام
دیکشنری عربی به فارسی
افسار , عنان , قيد , دهه کردن , جلوگيري کردن از , رام کردن , کنترل کردن , دهنه , تارکش , اشياء , تهيه کردن , افسار زدن , زين وبرگ کردن , مهارکردن , مطيع کردن , تحت کنترل دراوردن
-
haltered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدر دادن، افسار کردن
-
halters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هولدرز، افسار، طناب چوبه دار، مهار، هالتر، تسمه، پالهنگ، افسار کردن
-
halter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدر دادن، افسار، طناب چوبه دار، مهار، هالتر، تسمه، پالهنگ، افسار کردن
-
haltering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هراس انداختن، افسار کردن