کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعطا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعطا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
جائزة , صدرية , منحة
-
جستوجو در متن
-
awarded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعطا شده، اعطا کردن، سپردن، امانت گذاردن
-
vested
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجاز است، واگذار کردن، اعطا کردن، محول کردن، پوشاندن
-
vesting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدور مجوز، واگذار کردن، اعطا کردن، محول کردن، پوشاندن
-
endow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انداختن، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
endowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
هب
دیکشنری عربی به فارسی
بخشيدن (به) , اعطا کردن(به) , دارا , چيزي راوقف کردن , وقف کردن , موهبت بخشيدن به
-
endowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناتوانی، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
endows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امیدوارم، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
bestowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعطا شده، بخشیدن، عطاء کردن
-
consigns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعطا می کند، سپردن، تسلیم کردن، امانت گذاردن، ارسال کردن
-
imparts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعطا می کند، ابلاغ کردن، افشاء کردن، رساندن، بیان کردن، سهم دادن، بهرهمند ساختن، افاضه کردن
-
vests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلیقه، لباس، زیرپوش کشباف، واگذار کردن، اعطا کردن، محول کردن، پوشاندن
-
enfranchise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب دادن، ازاد کردن، از بندگی رهاندن، معاف کردن، حق رای دادن، حقوق مدنی اعطا کردن به