کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعضاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعضاء
دیکشنری فارسی به عربی
موظفون
-
واژههای مشابه
-
اعضاء تناسلی
دیکشنری فارسی به عربی
خاص
-
جستوجو در متن
-
physiological
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیزیولوژیکی، تنکردی، وابسته به علم فیزیولوژی، وابسته به علم وظایف اعضاء
-
staves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستون ها، کارکنان، کارمندان، پرسنل، هیئت، اعضاء، چوبه، تیر، چوب بلند، چوب پرچم، افسران و صاحبمنصبان
-
staffs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارکنان، کارمندان، پرسنل، هیئت، اعضاء، چوبه، تیر، چوب بلند، چوب پرچم، افسران و صاحبمنصبان، با کارمند مجهز کردن و شدن
-
staff
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارکنان، کارمندان، پرسنل، هیئت، اعضاء، چوبه، تیر، چوب بلند، چوب پرچم، افسران و صاحبمنصبان، با کارمند مجهز کردن و شدن
-
anaphrodisia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
anaphrodisia، کاهش شهوت، نقصان قوهء باء، عنن، داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
-
موظفون
دیکشنری عربی به فارسی
کارکنان , کارگزيني , چوب بلند , تير , چوب پرچم , ستاد ارتش , کارمندان , پرسنل , افسران وصاحبمنصبان , اعضاء , هيلت , با کارمند مجهز کردن وشدن
-
خاص
دیکشنری عربی به فارسی
سندرسمي که بدست شخص ثالثي سپرده شده و پس از انجام شرطي قابل اجرايا قابل اجرا ياقابل ابطال باشد , موافقت نامه بين دونفرکه بامانت نزدشخص ثالثي سپرده شودوتاحصول شرايط بخصوص بدون اعتبارباشد , اختصاصي , خصوصي , محرمانه , مستور , سرباز , اعضاء تناسلي , مرب...