کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اضرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اضرب
دیکشنری عربی به فارسی
خمير ياچسب سياه رنگي که با ان ترک وشکاف هاي کفش را پر ميکنند , دنده(ماشين) , لباس , جامه , وصله کردن , بهم پيوستن , زدن , کتک زدن , چکش چوبي , تخماق , چماق , گرز , توپوز , ضربت سنگين , باچکش زدن ياکوبيدن , خردکردن , له کردن , صدمه زدن , ضربت توپ گلف ...
-
جستوجو در متن
-
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکاف های کفش را پر میکنند
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب
-
دنده(ماشین)
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب
-
چکش چوبی
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب
-
توپوز
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب
-
باچکش زدن یاکوبیدن
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب
-
ضربت توپ گلف نزدیک سوراخ
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب
-
زدن توپ
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب
-
تخماق
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , قائد
-
ضربت سنگین
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , صفقة
-
وصله کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , رقعة , قطعة , نفوذ
-
گرز
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , صولجان , مطرقة , نادي
-
له کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , عثرة , عصارة
-
صدمه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
اذي , اضرب , اهن , قرصة