کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصلاح نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اصلاح شامل
دیکشنری عربی به فارسی
پياده کردن , پياده کردن و دوباره سوار کردن , سراسر بازديد کردن , پياده سوار کردن و بازديد موتور
-
اصلاح لایحه
دیکشنری فارسی به عربی
تعديل اللائحة
-
اصلاح طلب
دیکشنری فارسی به عربی
الإصلاحي
-
اصلاح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اتفاقية , اسکن , تحسن , صحيح , عدل , علاج , يمين
-
جستوجو در متن
-
instated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح شده، گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن
-
revising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنگری، اصلاح کردن، تجدید نظر کردن، اصلاح نمودن، دوباره چاپ کردن، حک و اصلاح کردن، تفتیش کردن
-
revises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجدید نظر می کند، اصلاح کردن، تجدید نظر کردن، اصلاح نمودن، دوباره چاپ کردن، حک و اصلاح کردن، تفتیش کردن
-
revise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجدید نظر، اصلاح کردن، تجدید نظر کردن، اصلاح نمودن، دوباره چاپ کردن، حک و اصلاح کردن، تفتیش کردن
-
accommodating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پذیرش، جا دادن، همساز کردن، وفق دادن با، منزل دادن، تطبیق نمودن، اصلاح کردن، اماده کردن برای، پول وام دادن
-
accommodates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاذبه، جا دادن، همساز کردن، وفق دادن با، منزل دادن، تطبیق نمودن، اصلاح کردن، اماده کردن برای، پول وام دادن
-
accommodate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تطبیق، جا دادن، همساز کردن، وفق دادن با، منزل دادن، تطبیق نمودن، اصلاح کردن، اماده کردن برای، پول وام دادن