کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشغال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
occupancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصرف، اشغال، اشغال مال
-
occupies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغال می کند، اشغال کردن، تصرف کردن، سرگرم کردن، مشغول کردن
-
occupancies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغالگران، اشغال، تصرف، اشغال مال
-
occupy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغال، اشغال کردن، تصرف کردن، سرگرم کردن، مشغول کردن
-
occupationless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون اشغال
-
ashake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشغال
-
occupance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغال
-
نفايات
دیکشنری عربی به فارسی
اشغال , مهمل , خاکروبه , زواءد گياهان , بصورت اشغال در اوردن
-
garbage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله، خاکروبه، اشغال، فضولات، نخاله، روده، اشغال خاکروبه، خش، تفاله
-
اِحْتَلَّ
دیکشنری عربی به فارسی
اشغال کرد , تصاحب کرد , غصب کرد , به خود اختصاص داد , تصرف کرد , به اشغال در اورد , دست يافت بهف حائزي … شد
-
owner-occupied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاحب اشغال
-
junk food
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غذای آشغال
-
احتل
دیکشنری عربی به فارسی
اشغال کردن , تصرف کرد
-
hotel occupancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشغال هتل
-
occupancy rate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نرخ اشغال