کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشعه
دیکشنری فارسی به عربی
شعاع
-
واژههای مشابه
-
اشعه نور افکن
دیکشنری فارسی به عربی
ضوء کاشف
-
اشعه لا یزر
دیکشنری فارسی به عربی
ليزر
-
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یا فرابنفش
دیکشنری فارسی به عربی
فوق البنفسجي
-
جستوجو در متن
-
xray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ایکس، اشعه مجهول، عکسبرداری با اشعه ایکس، با اشعه ایکس امتحان کردن
-
X ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ایکس، اشعه مجهول، عکسبرداری با اشعه ایکس، با اشعه ایکس امتحان کردن
-
X-ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ایکس، اشعه مجهول، عکسبرداری با اشعه ایکس، با اشعه ایکس امتحان کردن
-
X-ray therapy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ایکس، درمان با اشعه مجهول
-
rays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ها، اشعه، پرتو، شعاع، تشعشع، روشنایی، اشعه تابشی، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
gamma ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه گاما
-
radio radiation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه رادیویی
-
medullary ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه Medullary
-
electric ray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ایکس