کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشتباه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و ظهور اشخاص
دیکشنری فارسی به عربی
مفارقة تاريخية
-
جستوجو در متن
-
mistakable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه است، قابل اشتباه
-
mispracticed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه اشتباه
-
misstep
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، قدم اشتباه و غلط، اشتباه در قضاوت
-
misreported
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش اشتباه است، اشتباه گزارش دادن
-
miswrote
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه نوشته شده است، اشتباه نوشتن
-
miscuing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، اشتباه کردن، بخطا زدن
-
misreports
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش اشتباه، اشتباه گزارش دادن
-
misreport
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش اشتباه، اشتباه گزارش دادن
-
gaffe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاف، اشتباه، لغزش، خبط، اشتباه در گفتار یا کردار، اشتباه کردن
-
mistaken
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، اشتباه کردن، سهو کردن، خطا کردن، خبط کردن، درست نفهمیدن
-
errs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، گمراه شدن، خطا کردن، در اشتباه بودن، غلط بودن، بغلط قضاوت کردن
-
wrongheaded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه گرفته، لجباز در عقیده و عمل، مصر در اشتباه خود
-
missteps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباهات، قدم اشتباه و غلط، اشتباه در قضاوت
-
miscalculates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه محاسبه می شود، پیش بینی غلط کردن، اشتباه حساب کردن