کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسبی
دیکشنری فارسی به عربی
حصان , فرسي
-
جستوجو در متن
-
ponytails
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسبها، موی دم اسبی، ارایش دم اسبی گیسو
-
فرسي
دیکشنری عربی به فارسی
اسب مانند , اسبي
-
horseshoe arch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوس نعل اسبی
-
horseshoe vetch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تپه نعل اسبی
-
horseshoe crab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ نعل اسبی
-
orange horseshoe bat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفاش نعل اسبی نارنجی
-
horsy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسب سواری، وابسته به اسبدوانی، اسبی
-
horsey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسب سواری، وابسته به اسبدوانی، اسبی
-
horsier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسب سواری، وابسته به اسبدوانی، اسبی
-
horsiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسب سواری، وابسته به اسبدوانی، اسبی
-
hobbledehoy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hobbledehoy، ادم تازه بالغ، کره اسبی که تازه بالغ شده
-
tramway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراموا، تراموای، واگن راه اهن برقی یا اسبی
-
hobbledehoys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hobbledehoys، ادم تازه بالغ، کره اسبی که تازه بالغ شده