کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آواز دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اواز
دیکشنری فارسی به عربی
اغنية , غن , هواء
-
اواز خواندن
دیکشنری فارسی به عربی
غن , ميل , نظم
-
اواز خوان
دیکشنری فارسی به عربی
مغني
-
اواز یکنفره
دیکشنری فارسی به عربی
لحن انفرادي
-
ساز یا اواز همراهی کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مکمل
-
وابسته به اواز دسته جمعی
دیکشنری فارسی به عربی
کورالي
-
همراهی کننده با اواز یا سازی چون پیانو
دیکشنری فارسی به عربی
مصاحب
-
شعری که با اواز یکنفری همراه موسیقی خوانده شود
دیکشنری فارسی به عربی
انشودة
-
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
دیکشنری فارسی به عربی
فقدان الذاکرة
-
جستوجو در متن
-
vocalizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آواز می خواند، تشکیل دادن، با صدا ادا کردن، سراییدن، تلفظ کردن
-
vocalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آواز خواندن، تشکیل دادن، با صدا ادا کردن، سراییدن، تلفظ کردن
-
vocalizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آواز خواندن، تشکیل دادن، با صدا ادا کردن، سراییدن، تلفظ کردن
-
singed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آواز خواندن، سوختن، داغ کردن، بو دادن، بطور سطحی سوختن
-
singes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آواز خواندن، سوختگی سطحی، سوختن، داغ کردن، بو دادن، بطور سطحی سوختن