کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ironwares
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهن آلات، اهن الات، فلز الات، ظروف اهنی، ظروف سخت
-
glasswork
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشهکاری، شیشه سازی، شیشه الات، بلور الات
-
ironware
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ironware، اهن الات، فلز الات، ظروف اهنی، ظروف سخت
-
glassware
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظروف شیشه ای، شیشه الات، ظروف شیشه، بلور الات
-
machineries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین آلات، دستگاه، ماشین الات، ماشین ها، تشکیلات و سازمان
-
machinemen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین آلات
-
Dasht-e-Lut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دشت الات
-
architectural ornament
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیور آلات معماری
-
milling machinery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین آلات فرز
-
female genitalia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الات تناسلی زن
-
stitchers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین آلات چاپ
-
trinketry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفت انگیز، جواهر الات بدلی
-
trinketries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفت انگیز، جواهر الات بدلی
-
percussion instrument
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابزار کوبه ای، الات موسیقی ضربی
-
wind instrument
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابزار باد، الات موسیقی بادی