کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ods پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیس
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tar / xis طاری: xis طامه ای: tar طرقی: tar کشه ای: xis نطنزی: tar
-
واژههای مشابه
-
خیس خوردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bexisi طاری: xis xârd(mun) طامه ای: vexisâɂan طرقی: xis xârdmun کشه ای: xis xârdmun نطنزی: xis xârdan
-
خیسِ آب
لهجه و گویش تهرانی
خیس
-
خیسوندن،خیس خوردن
لهجه و گویش تهرانی
در مایعی غوطه ور کردن
-
جستوجو در متن
-
موش آبکشیده
لهجه و گویش تهرانی
لاغر و خیس
-
لَچ
لهجه و گویش گنابادی
lach در گویش گنابادی یعنی تر شدن ، خیس
-
تر و تیلی،تر و تیلیس
لهجه و گویش تهرانی
خیس ،چرب ،آبدار
-
بِسُلّی
لهجه و گویش گنابادی
besolli در گویش گنابادی یعنی خیس شد ، در آب فرو رفت ، تَر شد
-
تِخِلمِه
لهجه و گویش تهرانی
سنگین،خیس ،خمیر ،کم آب و سفت
-
تِرُّوْک
لهجه و گویش گنابادی
terrouwk در گویش گنابادی یعنی ازهال ، عفونت روده ها ، خیس بودن با آب بدن ،ریخ
-
خِزُوْنُوْک
لهجه و گویش گنابادی
khezonowk در گویش گنابادی یعنی لیز ، لغزنده ، خیس ، یخ زده
-
دِنَمْ کِرْدَ
لهجه و گویش گنابادی
denamkerda در گویش گنابادی یعنی خیساندن ، در آب قرار دادن ، در مایعی گذاشتن ، خیس خوردن
-
پرچکو
لهجه و گویش بختیاری
perč-ku وسیلهاى چوبى چکشمانند:پرچها را خیس مىکنند، سپس با پرچکو، کوبند تا نرم شود perč .