کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
civ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زهر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: zahr طاری: zahr طامه ای: zahr طرقی: zahr کشه ای: zahr نطنزی: zahr
-
واژههای مشابه
-
زَهر
لهجه و گویش گنابادی
zahr در گویش گنابادی یعنی کوفت ، مرگ ، وقتی میخواهند به کسی بگویند خفه شو یا در جواب خنده تمسخر آمیز استفاده میشود.
-
زهر ریختن
لهجه و گویش تهرانی
انتقام گرفتن
-
زهر ماری
لهجه و گویش تهرانی
مشروب،مواد مخدر
-
زهر چش ،()گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
نسق،ترساندن
-
مث زهر مار
لهجه و گویش تهرانی
تلخ
-
زهر/نیش چیزی را گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
خنثی کردن،ملایم کردن
-
واژههای همآوا
-
ظهر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: zohr/ pišin طاری: zohr طامه ای: pišim طرقی: zohr کشه ای: zohr نطنزی: pišin
-
زَهر
لهجه و گویش گنابادی
zahr در گویش گنابادی یعنی کوفت ، مرگ ، وقتی میخواهند به کسی بگویند خفه شو یا در جواب خنده تمسخر آمیز استفاده میشود.
-
جستوجو در متن
-
چش زهره
لهجه و گویش تهرانی
زهر چشم ،نَسَق
-
گِزْدُم
لهجه و گویش گنابادی
gezdom در گویش گنابادی به بندپایان نیش دار که زهر سمی دارند گویند.