کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یخشکست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شکست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bešhemard طاری: bešhemard طامه ای: boyheme طرقی: bešhemard کشه ای: bešhemard نطنزی: bašhamard
-
شکست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bâxt طاری: šekast طامه ای: šekast طرقی: šekes کشه ای: šekast نطنزی: šekast
-
یخ
لهجه و گویش تهرانی
حرف بی نمک
-
شکست خوردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šekast bexori طاری: šekast xârd(mun) طامه ای: šekast xârdan طرقی: šekast xârdmun کشه ای: šekast xârdmun نطنزی: ârhamariyâɂan
-
مث یخ
لهجه و گویش تهرانی
سرد،بی نمک
-
یخ گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
کار رونق پیدا کردن
-
یخ بَسَّن
لهجه و گویش بختیاری
yax bassan یخ بستن.
-
یخ / آب یخزده
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: yax طاری: yax طامه ای: yax طرقی: yax کشه ای: yax نطنزی: yax
-
مث کوه یخ
لهجه و گویش تهرانی
بی احساس
-
یخ چاوان،یخچاوان
لهجه و گویش تهرانی
محل یخ زدن آب در یخچال های قدیم،یخچال
-
تودهن،()گرم،()یخ
لهجه و گویش تهرانی
طرز بیان،صدا،خوش صحبت،بد صحبت
-
جستوجو در متن
-
خیط
لهجه و گویش گنابادی
khit در گویش گنابادی یعنی سنگ روی یخ کردن ، شرمدنده کردن ، شکست دادن ، خراب ، خراب شدن