کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گی ارم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گیْ
لهجه و گویش گنابادی
gi در گویش گنابادی یعنی بگیر
-
گى
لهجه و گویش بختیاری
gi گُه، مدفوع انسان.
-
گِى
لهجه و گویش بختیاری
gey نوبت gey mona>:نوبت من است> .
-
دلمرده،()گی
لهجه و گویش تهرانی
افسردگی
-
گى تِلّون
لهجه و گویش بختیاری
gi-tellun čosenak .
-
گى قُرماقَه
لهجه و گویش بختیاری
gi qormâqa 1. (لفظى) مدفوع قورباغه؛ 2. جُلبکهاى شناور در آبهاى کمعمق و راکد.
-
گى میلیچ
لهجه و گویش بختیاری
gi-milič فضله گنجشک. نیز čoqoli .
-
پنجهگی
لهجه و گویش تهرانی
ریاست پنجاه نفر
-
کلهگی
لهجه و گویش تهرانی
سرانداز، فرش اندازه میانه،قسمت انتهایی
-
گِله گزاری،گِله گی ،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
شکایت