کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گُر و گُر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گُر و گُر
لهجه و گویش تهرانی
گروه،گروه،تعداد زیاد(گروگُر آدم میرفت، گروگر فروخت)
-
واژههای مشابه
-
گِرْ
لهجه و گویش گنابادی
ger در گویش گنابادی یعنی گوز ، حرف بی حساب ، وراجی کردن
-
گُرّ
لهجه و گویش بختیاری
gorr داراى طعم ماندگى، مانده، کهنه (براى خکشبار استفاده مىشود).
-
گَرْ
لهجه و گویش بختیاری
gar 1. گوسفند مبتلا به بیمارى گرى؛ 2. بخشى از فراز کوه که صخرهاى باشد؛ 3. کَچَل.
-
گِرَّ
لهجه و گویش بختیاری
gerra برنگشتن نفس کودک به سبب گریه طولانىgerra borde-s> :نفسش بند آمد> .
-
گَر
لهجه و گویش تهرانی
کل، کچل ،جربدار
-
گر گر سوختن
لهجه و گویش تهرانی
شعله ور شدن
-
گَرْ گَرّى
لهجه و گویش بختیاری
gar-garri زبر، ناصاف، خشن. puse daraxt gar-garriya>:پوست درخت زبر است> .
-
بُز گَر
لهجه و گویش تهرانی
معیوب ،بدنام،فاسد
-
یابوی گر
لهجه و گویش تهرانی
موجود مفلوک
-
ماملَه گر
لهجه و گویش بختیاری
mâmela-gar معاملهگر، فروشنده دورهگرد، کاسب.
-
گری، گر
لهجه و گویش تهرانی
جرب
-
واژههای همآوا
-
گُرّوگُّر
لهجه و گویش تهرانی
دسته دسته، گروه گروه،پشت سر هم