کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوله کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گولَّه
لهجه و گویش تهرانی
گلوله،مدور/تیز، سریع/نخ جمع شده/آبسه،دُمَل
-
گولَّه
لهجه و گویش بختیاری
gulla گلوله، تیله.
-
گوله گوله
لهجه و گویش تهرانی
دانه دانه،برف دانه درشت و با فاصله.
-
دُو گُولَه
لهجه و گویش بختیاری
dugula/digula/diga ظرف سفالى مخصوص پختن آبگوشت.
-
گوله ،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
کروی شدن
-
گوله نمک
لهجه و گویش تهرانی
با نمک
-
مث گولّه
لهجه و گویش تهرانی
تند و سریع
-
گولَّه بازى
لهجه و گویش بختیاری
gulla bâzi گلوله بازى، تیله بازى.
-
گولّه برفى
لهجه و گویش بختیاری
gulla barfi گلوله برفى.
-
چُو گُولَه خیردَه
لهجه و گویش بختیاری
čugula xirda شاخههاىنازکوخشکهرسشده، خردهچوبهاى نازک و خشک زیر درختان.
-
چُو گُولَه کِرمیت
لهجه و گویش بختیاری
ugula kermit چوب کبریت.
-
چُو گُولَه وُرچین
لهجه و گویش بختیاری
čugula vorčin کسى که از صحرا و از زیر درختان چوبخشک گرد آورد.