کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوشتی
لهجه و گویش تهرانی
گوسفند چاق
-
واژههای مشابه
-
گوشتى
لهجه و گویش بختیاری
gušti 1. گاو یا گوسفند پروار؛ 2. کُشتى.
-
خال گُوشتى
لهجه و گویش بختیاری
xâl-gušti خال گوشتى، خالهاى برجسته وزگیلمانند.
-
گوشتى گرفتن
لهجه و گویش بختیاری
gušti gereftan کُشتى گرفتن.
-
جستوجو در متن
-
ریشه
لهجه و گویش تهرانی
زائده گوشتی جنب ناخن
-
زیگیل، زگیل
لهجه و گویش تهرانی
خال گوشتی /مزاحم،سِمِج
-
مث چرم گُو
لهجه و گویش تهرانی
گوشتی که خوب نپخته
-
زِگیْل
لهجه و گویش گنابادی
zegil در گویش گنابادی یعنی خار ، خار گوشتی ، کنه شدن
-
قلم نیمور
لهجه و گویش تهرانی
برای خط زدن شبیه پیچ گوشتی در فلزکاری
-
یَخنی
لهجه و گویش تهرانی
آبگوشت پر گوشت و بدون چاشنی سرد،گوشتی که در زمستان ذخیره کنند
-
مُلّ
لهجه و گویش بختیاری
moll کوهان گاونر، برجستگى گوشتى شانه گاو نر که یوغ را بر آن نهند.