کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گور د دار کوچک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گور شدن
لهجه و گویش تهرانی
مردن،گم شدن :یا دور شو یا گور شو
-
گور ماست
لهجه و گویش تهرانی
آمیزه شیر و ماست
-
گور مرگش
لهجه و گویش تهرانی
خیر سرش!
-
گور تیفونک
لهجه و گویش بختیاری
gur-tifunak گورکن (نام جانورى پستاندار).
-
گور زا
لهجه و گویش بختیاری
gur-zâ کوتوله، کوتاهقد.
-
گم و گور، گم و گور شدن
لهجه و گویش تهرانی
ناپدید شدن.
-
گور به گورشده،گور به گوری
لهجه و گویش تهرانی
نفرین ،نبش قبر شده،بی مزار
-
گور پدرش کرده
لهجه و گویش تهرانی
ناسزا.
-
گور و دَرَک
لهجه و گویش تهرانی
جهنم،جای نامعلوم و نا مناسب:کدام ()ی بودی!
-
گیج و گور
لهجه و گویش تهرانی
خِنگ
-
گور گِرّا کِردن
لهجه و گویش بختیاری
gur-gerrâ kerdan 1. کسى را به خاک سپردن (لفظىتحقیرآمیز و بىادبانه)؛ 2. (کنایى) چیزى را پنهان کردن.
-
گَر و گور
لهجه و گویش تهرانی
در هم
-
گره کور، گره گور
لهجه و گویش تهرانی
گور= درهم گوریده و باز نشو
-
دستش از گور بیرون است
لهجه و گویش تهرانی
ناراحتی مرده از کسی