کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گستاخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رو دادن به کسی
لهجه و گویش تهرانی
کسی را گستاخ کردن
-
پُرزُک
لهجه و گویش بختیاری
porzok جسور، گستاخ.
-
هادِر جواو
لهجه و گویش بختیاری
hâder-juâv حاضرجواب، گستاخ.
-
سَلیتَه
لهجه و گویش بختیاری
salita سلیطه، زن گستاخ و زبان دراز.
-
خیْرَ
لهجه و گویش گنابادی
khira در گویش گنابادی یعنی گستاخ ، پر رو ، جسور ، بی حیا و بی شرم ، بی پروا
-
اُووِ بى لَقُم خوردَ
لهجه و گویش بختیاری
ow-e bi laqom xorda 1. بدون افسار آب خورده؛ 2. (کنایى)شخص بىادب و گستاخ.
-
اَرنَعوت،ارنهوت
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل و پر زور،گنده،بی حیا، دریده، گستاخ