کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گری گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گَرّى
لهجه و گویش بختیاری
garri گَرى، نام نوعى بیمارى پوستى مخصوص دام.
-
گَری
لهجه و گویش تهرانی
جرب دار،کچل،جرب
-
فَلَه گرى
لهجه و گویش بختیاری
fala-gari عملگى، کارگرى.
-
گَرْ گَرّى
لهجه و گویش بختیاری
gar-garri زبر، ناصاف، خشن. puse daraxt gar-garriya>:پوست درخت زبر است> .
-
لوطی گری
لهجه و گویش تهرانی
جوانمردی
-
گری گوری
لهجه و گویش تهرانی
بی ادب و بی فرهنگ
-
کولیگری، گولی گیری، کولی گری درآوردن
لهجه و گویش تهرانی
قشقرق به پا کردن
-
بی آبرو گری،()درآوردن
لهجه و گویش تهرانی
آبرو ریزی کردن،سر و صدا در آوردن
-
داش مشدی گری
لهجه و گویش تهرانی
مرام پهلوانی
-
نعلچهگری، نعلچه سازی
لهجه و گویش تهرانی
آهنگری سبک
-
فوت کاسهگری
لهجه و گویش تهرانی
لِم کار
-
کولی گری ،() کردن
لهجه و گویش تهرانی
قشقرق کردن
-
واژههای همآوا
-
گری، گر
لهجه و گویش تهرانی
جرب