کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گریه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: boromba طاری: boromba طامه ای: boromba طرقی: boromba کشه ای: boromba نطنزی: boromba
-
واژههای مشابه
-
گریه کن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bebromb طاری: berbumb طامه ای: beromba boke طرقی: berbomb کشه ای: berbomb نطنزی: beromba bake
-
گریه ئو
لهجه و گویش تهرانی
کسی که زود گریه می کند،گریه کن،نحس.
-
فغان و گریه
لهجه و گویش تهرانی
زاری
-
بچه ای که گریه می کند، گرسنه اش است.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: vača ke abrombe, vaššeš-a. طاری: vačayi go arbumba, va:šeš-a. طامه ای: vačayi ke beromba akere, vaššaš-e. طرقی: vačayi ke arbomba, vaššaš-a. کشه ای: vačča ke arbomba, vaššaš-a. نطنزی: vačča ke boromba akera, vaššaš-a.
-
جستوجو در متن
-
پِغّی
لهجه و گویش تهرانی
صدای گریه ناگهانی. پغی زد زیر گریه
-
آبغوره گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
گریه کردن
-
گیریوَه
لهجه و گویش بختیاری
giriva گریه.
-
زاری زلمون،زاری زلمان
لهجه و گویش تهرانی
گریه زاری
-
مثل ابر بهار
لهجه و گویش تهرانی
گریه شدید
-
موت موت
لهجه و گویش بختیاری
mut-mut گریه کردن ملایم.
-
شنگ و شیون
لهجه و گویش تهرانی
صدای گریه
-
عرّ و زِر،عَرّ و ورّ
لهجه و گویش تهرانی
گریه (بچه)