کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرده افشان بی جان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گِرده
لهجه و گویش بختیاری
gerda نان گندمى شبیه بربرى.
-
گُرده
لهجه و گویش بختیاری
gorda گُرده، میان دو شانه.
-
گُرده
لهجه و گویش تهرانی
کلیه، قلوه، دل و جرأت،پشت/محدب، دوردار
-
گِرده
لهجه و گویش تهرانی
نانی که از لواش بزرگتراست، گرد ، برنج چمپا.
-
اَرَخه گُردَه
لهجه و گویش بختیاری
arxa gorda مهرههاى ستون فقرات gorda .
-
گُردَه کردن
لهجه و گویش بختیاری
gorda kerdan 1. کول کردن، بر دوش گرفتن؛ 2. لباس بر تن کردنpiran-e-t-e bekon gorda-t> :پیراهنت را بپوش> .
-
گرده ماهی
لهجه و گویش تهرانی
محدب
-
گُرده، گرداله
لهجه و گویش تهرانی
قلوه
-
از گُرده کولی گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
استثمار
-
گرتَه یا گردَه
لهجه و گویش تهرانی
پودر آرایش خانمها
-
گرده و قلوه،
لهجه و گویش تهرانی
کلیه
-
جستوجو در متن
-
ننه جان
لهجه و گویش تهرانی
مادر بزرگ،بی بی،خاتون
-
لَش، لاشه
لهجه و گویش تهرانی
تن مرده و بی جان
-
آوردن (با مفعول بی جان)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bârdan طاری: bârd(mun) طامه ای: bârdan طرقی: bârdmun کشه ای: bârdmun نطنزی: bârdan