کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیش کیش و پیش پیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پیش
لهجه و گویش تهرانی
برنده بازی و قمار
-
پس و پیش
لهجه و گویش تهرانی
عقب و جلو
-
راه بی پس و پیش
لهجه و گویش تهرانی
تنگنا
-
اَنگیرِ پیش رس
لهجه و گویش بختیاری
angir-e piš-ras انگور پیشرس (انگورى که پیش از انواعدیگر انگور مىرسد و داراى سه گونۀ تِپِلى، خلیلى و یاقوتى است).
-
سرما ریزه
لهجه و گویش تهرانی
تگرگ ریز و سفیدی که پیش از برف میبارد،برفک
-
سَلَم
لهجه و گویش تهرانی
پیش فروش و خرید غله،سلف .
-
پیش باز و پاانداز
لهجه و گویش تهرانی
گوسفند سر بریدن جلوی پای عروس و بردن به حجله خانه
-
بِساْمَدْ
لهجه و گویش گنابادی
besamad در گویش گنابادی یعنی پیشامد ، اتفاق ، برخورد ، پیش آمدن مشکل و اشکال
-
زُکْ زدن
لهجه و گویش بختیاری
zok zadan 1. پیش آمدن؛ 2. جلو آمدن و مزاحمشدن؛ 3. گستاخى کردن.
-
سیزن سیزنى
لهجه و گویش بختیاری
sizan sizani سوزن سوزنى، حالتى که بعد از خوابرفتن دست و پا پیش آید.
-
مِرت
لهجه و گویش بختیاری
mert لایه لزج و کفمانند روى گوشت تازه مُرغ و گوسفند و روى پوست پیش از دباغى.
-
پِیشْقِدَمْ
لهجه و گویش گنابادی
peyshghedam در گویش گنابادی یعنی پیشرو ، جلودار ، پرچم دار ، موسس ، مخترع ، مکتشف ، پیش قراول ، پیشاهنگی ، واسطه امر خیر شدن ، واسطه خواستگاری و ازدواج
-
بِه چَش کردن
لهجه و گویش گنابادی
be chash kerdan این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص...