کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَلَّمَهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چُو کَلِمَه
لهجه و گویش بختیاری
ču-kalema چوق الف.
-
جستوجو در متن
-
بِکی، دِکی، دکیسه،زکی
لهجه و گویش تهرانی
کلمه تعجب همراه با اعتراض
-
لَین
لهجه و گویش بختیاری
layn صف، ردیف (این کلمه فارسى نیست).
-
ای بابا
لهجه و گویش تهرانی
کلمه تعجب، ای وای، حیرت و افسوس
-
چُش
لهجه و گویش تهرانی
نهیب ستور، کلمه ایستادن ستور.
-
یارِبْ
لهجه و گویش گنابادی
yareb در گویش گنابادی یعنی آیا؟ ، کلمه استفهام در گویش گنابادی
-
فُلُس
لهجه و گویش گنابادی
folos در گویش گنابادی یعنی ترفند ، فریب ، حیله ، عشوه گری - این کلمه معمولا در کنار کلمه فند و فلس به کار میرود و در این حالت مکمل آن میشود.
-
کِنُو
لهجه و گویش گنابادی
kenouw در گویش گنابادی این واژه را برای کلمه شاه دانه استفاده می کنند.نکته جالب دیگر اسم علمی این گیاه می باشد که کانابینوید است.
-
اَرجِزی
لهجه و گویش گنابادی
arjezi در گویش گنابادی به کالا یاهدیه یا زینت آلاتی گویند که ارزش کمی دارد .این کلمه برای نامیدن بدلیجات نیز استفاده میگردد.
-
اِغْضِرْ
لهجه و گویش گنابادی
eghzer در گویش گنابادی یعنی این همه ، اینقدر ،این مقدار ، این اندازه ، همچنین این کلمه را برای نشان دادن تداوم و استمرار کاری بکار میبرند.
-
سَقَت آویدن
لهجه و گویش بختیاری
saqat âvidan سقط شدن، مردن حیوان حرامگوشتمانند سگ، اسب و خر (کلمه سقط براى حیوان حلال گوشت بهکار نمىرود).
-
هُروف / روف
لهجه و گویش بختیاری
horuf/ruf آرى (صوتى براى تأیید کردن که همزمان با بیان این کلمه، نَفَس را به درون ریه کشند در این صورت فقط روف ruf به تلفظ درآید).
-
بازِنْجُو
لهجه و گویش گنابادی
bazenjow در گویش گنابادی یعنی بادمجان ، همراه با زن عزیز ، همراه با عشق خود بودن ، همراهی با همسر بصورت خبری این کلمه در این معنی به کار میرود، زنجان
-
وَرْپَلْ
لهجه و گویش گنابادی
warpal در گویش گنابادی یعنی منتظر یک اشاره برای اقدام ، دختری که منتظر شوهریابی یا زید یابی است ، علاقمند ، مشتاق ، هوس ران ، شهوتی ، در گویش گنابادی این کلمه معادل این ضرب المثل فارسی است که میگوید از تو به یک اشاره ، از من به سر دویدن