کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کور و کَل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اجاق کور
لهجه و گویش بختیاری
ojâq-kur اجاق کور، بدون فرزند، قطعالنسل.
-
زِن کور
لهجه و گویش بختیاری
ze:n-kur کورذهن، کندذهن، کودن.
-
فم کور
لهجه و گویش بختیاری
fa:m-kur کورذهن، کندذهن، کودن.
-
اُجاق کور
لهجه و گویش تهرانی
نازا،عقیم
-
بخت کور
لهجه و گویش تهرانی
بخت برگشته، کوربخت
-
بوف کور
لهجه و گویش تهرانی
نوعی جغد کوچک(کور = کوچک )،خربوف=جغد بزرگ.
-
موش کور
لهجه و گویش تهرانی
نوعی موش که زیر زمین زندگی میکند
-
نون کور
لهجه و گویش بختیاری
nun-kur خسیس، فرومایه.
-
کور آویدن
لهجه و گویش بختیاری
kur ǎvidan 1. کور شدن؛ 2. خاموش شدن.
-
کور بام
لهجه و گویش بختیاری
kur bâm کور بشوم (نوعى نفرین).
-
کور کِردن
لهجه و گویش بختیاری
kur kerdan 1. نابینا کردن؛ 2. خاموش کردن.
-
پستون کور
لهجه و گویش تهرانی
گاوی که شیر نمی دهد
-
چشمت کور
لهجه و گویش تهرانی
سرزنش=تقصیر خودت است
-
کور خواندی!
لهجه و گویش تهرانی
اشتباه میکنی،نمیتوانی
-
کور ذهن
لهجه و گویش تهرانی
خِنگ