کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کن فیکون کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کُن
لهجه و گویش بختیاری
kon کُند.
-
کِن
لهجه و گویش بختیاری
ken 1. کنار، پهلو؛ 2. کفل beniš kenn-e mo>:بنشین کنار من؛ nešast sar-e kenn-e asb:روى کَفلِ اسب نشست> .
-
کَن کن
لهجه و گویش تهرانی
مقنی
-
قلوه کن،غلبه کن
لهجه و گویش تهرانی
پنجره ای،تکه ای کنده شدن
-
غُلبه کَن،قلوه کَن
لهجه و گویش تهرانی
غلبکن،پاره شدن پنجره ای
-
سِه کن،سی کن
لهجه و گویش تهرانی
ببین
-
گریه کن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bebromb طاری: berbumb طامه ای: beromba boke طرقی: berbomb کشه ای: berbomb نطنزی: beromba bake
-
دُوا کُن
لهجه و گویش بختیاری
doâ-kon دعانویس.
-
جرجیک کن
لهجه و گویش بختیاری
jerjik-kon کسى که با دستگاه جرجیک کار مىکند وپنبه تخم را از پنبه جدا کند.
-
شیر کَن
لهجه و گویش بختیاری
šir-kan بُز نرىکه از شیرخوارگى اخته شده است.
-
گِدا کن
لهجه و گویش بختیاری
gedâ-kon گدا، فقیر.
-
بُنه کَن
لهجه و گویش تهرانی
سفر و مهاجرت یکباره
-
سرخشک کن
لهجه و گویش تهرانی
نوعی حوله
-
سرکیسه کن
لهجه و گویش تهرانی
تلکه گیر.
-
تیله کَن
لهجه و گویش تهرانی
حفار آثار باستانی