کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمخونی تغذیهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کُم
لهجه و گویش بختیاری
kom نبش، گوشه، کُنج (از سمت مُحدّب).
-
کَم
لهجه و گویش تهرانی
زوار غربال
-
کمُ
لهجه و گویش تهرانی
زبانه چوبی
-
کم کم، کم کمک
لهجه و گویش تهرانی
یواش، تدریجی
-
کَم ،کم کم،کم کمک،کمکی
لهجه و گویش تهرانی
اندک اندک
-
دستِ کم
لهجه و گویش تهرانی
حد اقل
-
کُمِ تیشه
لهجه و گویش بختیاری
kom-e tiša پشتِ ستبر تیشه.
-
کُمِ داس
لهجه و گویش بختیاری
kom-e dâs محل اِتصال دسته داس با تیغه آن.
-
کُم کردن
لهجه و گویش بختیاری
kom kerdan تاول زدن دهان اسب بر اثر عصبى شدن (اگر به یکى از دو اسب در کنار هم بسته شده جو دهند و به دیگرى ندهند، آنکه محروم از خوردن بوده عصبى مىشود و دهانش تاول مىزند و از خوراک مىافتد. براى بهبود حال چنین اسبى به او جو و کشمش دهند و اگر خوب نشد تاو...
-
کِم کِمى
لهجه و گویش بختیاری
kem kemi bu kem kemi .
-
کم ور
لهجه و گویش بختیاری
kam var کم عرض.
-
کم آوُردن
لهجه و گویش تهرانی
زیان کردن،در برابر کسی توان مقابله نداشتن
-
کم پُشت
لهجه و گویش تهرانی
موی کم
-
کم جنبه
لهجه و گویش تهرانی
بی ظرفیت
-
کم محلی
لهجه و گویش تهرانی
اعتنا نکردن:کم محلی از صدتا چوب بد تر است