کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کماج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کُماْج
لهجه و گویش گنابادی
komaj در گویش گنابادی یعنی نانی که خمیر آن را روی ذغال بپزند ، نمک ، نمکدان
-
کُماج
لهجه و گویش تهرانی
نوعی نان
-
کُماج
لهجه و گویش تهرانی
نان قطورگرد که روی سنگ یا داخل کماجدان می پزند.
-
واژههای همآوا
-
کُماْج
لهجه و گویش گنابادی
komaj در گویش گنابادی یعنی نانی که خمیر آن را روی ذغال بپزند ، نمک ، نمکدان
-
کُماج
لهجه و گویش تهرانی
نوعی نان
-
کُماج
لهجه و گویش تهرانی
نان قطورگرد که روی سنگ یا داخل کماجدان می پزند.
-
جستوجو در متن
-
کُماجدان،کُماجدون
لهجه و گویش تهرانی
ظرف پخت نان کماج زیر آتش،ظرف کماج،قابلمه مسی در دار
-
کماجدون
لهجه و گویش تهرانی
کماجدان،جا/وسیله پخت نان کماج
-
نون،نان(گونه ها)
لهجه و گویش تهرانی
بربری، تافتون، سنگک، مشهدی، لواش، پنجه کش،کماج،ساج،روغنی، قندی،شیری، زنجبیلی، پادرازی، خشکه، دو تنوره، شیرمال، توتک، فطیر (بدون خمیرمایه)، یوخه،برنجی،خرمایی