کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلوخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلوخ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: kelu طاری: kolof طامه ای: kolu طرقی: koloft کشه ای: kolof نطنزی: kulu
-
کلوخ
لهجه و گویش تهرانی
گل به هم چسبیده و خشک شده.
-
واژههای مشابه
-
کلوخ اندازون
لهجه و گویش تهرانی
شب قبل ازآغاز ماه رمضان
-
کلوخ کوب
لهجه و گویش تهرانی
وسیله کوبیدن کلوخ پس از شخم
-
کلوخ اندازون
لهجه و گویش تهرانی
شب آخر قبل از ماه رمضان که به عیاشی میپرداختند.
-
سنگ و کلوخ
لهجه و گویش تهرانی
زمین نا هموار
-
جستوجو در متن
-
کولوق
لهجه و گویش بختیاری
kuluq کلوخ.
-
کولوق
لهجه و گویش بختیاری
kuluq کلوخ.
-
کولوخ
لهجه و گویش تهرانی
کلوخ
-
کولوقکو
لهجه و گویش بختیاری
kuluq-ku کلوخکوب، چکش چوبى مخصوص کوبیدن کلوخ.
-
کولوق کو
لهجه و گویش بختیاری
kuluq-ku کلوخکوب، چکش چوبى مخصوص کوبیدن کلوخ پس از شخم زدن زمین.
-
تَخماق
لهجه و گویش تهرانی
چوب کوبیدن هلیم،پتک چوبی،پتک دوسر،کلوخ کوب
-
مِرکو
لهجه و گویش بختیاری
merku نوعى چَکُش چوبى دوسر که اندازه بزرگ آن را براى کوبیدن کلوخ در کشتزار و اندازه کوچک آن را براى کوبیدن پِرچ یا پوست کندن گندم بهکار برند.