کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشمش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کِش به کشمش شدن
لهجه و گویش تهرانی
با کوچکترین بهانه
-
جستوجو در متن
-
کیشمیش
لهجه و گویش تهرانی
کشمش
-
مِمِزْ
لهجه و گویش گنابادی
memez در گویش گنابادی یعنی کشمش
-
مَىییز
لهجه و گویش بختیاری
maiz مویز، کشمش سیاه.
-
عرق کیشمیش
لهجه و گویش تهرانی
عرقی که از کشمش گیرند
-
نخوچی کیشمیش
لهجه و گویش تهرانی
مخلوط نخود بوداده و کشمش که از تنقلات است
-
مَجُل
لهجه و گویش گنابادی
mojol در گویش گنابادی به کشمش انگور سیاه موجول گویند.
-
مَویز
لهجه و گویش تهرانی
نوعی کشمش ارزان، از انگور پوست کلفت هستهدار
-
اَنگیرِ اَسگَرى
لهجه و گویش بختیاری
angir-e asgari انگور عسگرى، لطیف با پوست نازک، بدون هسته. کشمش سبز از این انگوراست.
-
توتک
لهجه و گویش تهرانی
نان شیرینی کشمش دار،نان شیرینی کوچک /نی لبک
-
آوَنْ
لهجه و گویش گنابادی
awan در گویش گنابادی یعنی آویزان ، به دار کشیده شده ، نخی که انگور را به آن بندند و در اتاق بیاویزند تا کشمش شود ، نخ ، ریسمان
-
کُم کردن
لهجه و گویش بختیاری
kom kerdan تاول زدن دهان اسب بر اثر عصبى شدن (اگر به یکى از دو اسب در کنار هم بسته شده جو دهند و به دیگرى ندهند، آنکه محروم از خوردن بوده عصبى مىشود و دهانش تاول مىزند و از خوراک مىافتد. براى بهبود حال چنین اسبى به او جو و کشمش دهند و اگر خوب نشد تاو...
-
هِلالى
لهجه و گویش بختیاری
helâli حلالى (کشمش شسته شده را در ظرف آبى به همراه کمى سرکه مىریزند و پس از چند روز که کشمشها جذب آب نمودند شیرینى خود را از دست مىدهند و نوشیدنى مَلَس و خوشطعمى از آن بهدست مىآید که بهجاى آب کنار سفره گذارند).