کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گل کشتی، گل ورزش
لهجه و گویش تهرانی
ورزش نمایشی برای نمودن فنون.
-
جستوجو در متن
-
گوشتى گرفتن
لهجه و گویش بختیاری
gušti gereftan کُشتى گرفتن.
-
چوخا،چوخه
لهجه و گویش تهرانی
کشتی سنتی
-
قفل قیصر
لهجه و گویش تهرانی
فنی در کشتی
-
کُنده کشی
لهجه و گویش تهرانی
فن کشتی
-
دو بنده
لهجه و گویش تهرانی
بند بادبادک ،لباس کُشتی
-
یک خم، دو خم، زیردوخم، ()گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
فن کشتی زیر یک یا دوپا را گرفتن
-
غُراب
لهجه و گویش تهرانی
کشتی،جهاز جنگی
-
کَپل در بغل
لهجه و گویش تهرانی
فن کشتی به شوخی، قنبل در پیش
-
پاییزَه
لهجه و گویش بختیاری
pâiza پاییزه، کِشتى که تخم آن را در پاییز افکنند.
-
مسگری
لهجه و گویش تهرانی
زبان خاص مسگران ،نوعی قردادن،فنی در کشتی
-
گوشتى
لهجه و گویش بختیاری
gušti 1. گاو یا گوسفند پروار؛ 2. کُشتى.
-
گَلِ یَک رفتن
لهجه و گویش بختیاری
gal-e yak raftan 1. بههم آمیختن، کشتى گرفتن؛ 2. سرهم کردن (شىء).
-
فتیله پیچ
لهجه و گویش تهرانی
فن کشتی که دو پا را از مچ گرفته و میتابانند تا حریف روی زمین بیافتد.