کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاسه کجا نهم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کاسه،(کاسه)ک.ن.
لهجه و گویش تهرانی
لگن خاصره
-
هم کاسه
لهجه و گویش تهرانی
چند نفرکه در یک ظرف مشترک غذا بخورند.
-
یک کاسه
لهجه و گویش تهرانی
یک جا
-
کاسهِ فلوس
لهجه و گویش تهرانی
چیز تلخ و ناگوار
-
کاسه پشت
لهجه و گویش تهرانی
سنگ پشت
-
کاسه خون،
لهجه و گویش تهرانی
کنایه از سرخ شدن:چشمش شده کاسه خون
-
کاسه زانو
لهجه و گویش تهرانی
قاپک زانو
-
کاسه سر
لهجه و گویش تهرانی
جمجمه
-
کاسه شور
لهجه و گویش تهرانی
قاب دستمال
-
کاسه،() ک.ن
لهجه و گویش تهرانی
استخوان لگن خاصره
-
کاسه چکنم
لهجه و گویش تهرانی
سرگردانی
-
کاسه سگ
لهجه و گویش تهرانی
گیاهی جنون آور
-
کاسه فلوس
لهجه و گویش تهرانی
نهایت تلخی
-
گلِ کاسَه اِشْگَنَک
لهجه و گویش بختیاری
gol-e kâsa ešganak گل کاسهشکن (به اعتقاد مردم هرکس به این گل دست بزند و پس از آن ظروف چینى را لمس کند، آنها را مىشکند).
-
دست تو کاسه
لهجه و گویش تهرانی
شریک غذا